لطفا دست نزنيد که اين قلب شکستني است!

ღღبانـــوی تنهـــــاییღღ

★خدایــــا! ... این که میگن تو از رگ گردن به ما نزدیک تری اندازه درک و فهم من نیست ... یه دیقه بیا پایین بغلم کن★

اگر من بي وفا بودم ،

پس چرا در گذشته تنها بودم،

بي وفايي مثل تو ،

مرا در دام تنهايي انداخت.

اگر اشکهاي من ظاهري است ،

حرفهاي دلم دروغين است ،

پس چرا بر روي قلبم نوشته که

( لطفا دست نزنيد که اين قلب شکستني است)

تو که با پاهايت بر روي قلبم آمدي و آن را شکستي ،

پس چرا هنوز قلبم به اميد فردا ماندني است .

فردا دلم را به روياها خوش کرده ام ،

رويايي که ديگر تو درون آن نباشي

و هيچ ردپايي را از تو درآنجا نبينم که اگر ببينم آتش ميگيرم ،

براي هميشه از من دور شو که نميخواهم از غصه بودن تو بميرم.

روزي بود روزگاري، تو بودي و من نيز ديوانه تو بودم ،

تو قلبم را شکستي ،

قصه عشق را ناتمام گذاشتي و رفتي ،

قصه را ديگر کسي نخواند ،

تو مرا در قصه جا گذاشتي ،

قصه تمام شد و من نيز از يادت فراموش شدم.

اين ديگر قصه نيست ،

حقيقتيست تلخ ، از آنچه در قلب شکسته ام ميگذرد.

با اين نفرتي که نسبت به تو دارم ،

تا غرورت را بيش از اين نشکسته ام ، قلب هزار رنگت را بردار و از اينجا برو .

اگر من بي وفا بودم ،

اگر برايت کم گذاشتم و عاشقت نبودم ،

پس چرا آن زمان که با تو بودم همه ميگفتند

( ساده بودي که عاشق بودي ، روز و شب اشک ميريختي و ديوانه بودي ، او لايق تو نبود ، تو حتي قلبت را نيز فدايش کردي !)

                       



نظرات شما عزیزان:

PΞSΛЯΞ ŦΛηHΛ
ساعت23:57---3 آذر 1390

ياد من باشد ، هر چه پروانه كه می افتد در آب ، زود از آب درآرم
ياد من باشد كاری نكنم ، كه به قانون زمين بر بخورد
ياد من باشد فردا لب جوی ، حوله ام را هم با چوبه بشويم
ياد من باشد تنها هستم
ماه بالای سر تنهايی است


مریـم
ساعت7:18---28 آبان 1390

دوستت دارم بی آنکه مرا دوست داشته باشی،دوستت دارم حتی اگر از چشمان خیسم بخندی و بی خیال این باشی که دلم شکسته است،دوستت دارم حتی اگر دلت سنگ باشد،حتی اگر هیچ احساسی بر من نداشته باشی با اینکه میدانم در دلت یک دنیا محبت است و احساست مثل آب پاک و زلال است !


maryam
ساعت19:34---25 آبان 1390

خیـلی سـخت است بدانی هیچـوقت به آن کسی که خیلی دوستش داری نخواهی رسید،خیلی سخت است با اینکه میدانی به او نمیرسی باز هم سکوت کنی و آرام در دل شکسته شوی،خیلی سخت است بغض گلویت را گرفته باشد اما نتوانی گریه کنی ، خیلی سخت است قلبت پر از درد باشد اما نتوانی خودت را از این درد خالی کنی، با خود میگویم این زندگی تنها با تو زیباست ، میگویم که این قلب تنها عاشق تو هست و تنها تو را دوست دارد اما کسی آنچه را که برای خویش زمزمه میکنم باور ندارد.شاید تنها با یاد و عشقت اما بدون تو، در این دنیا تنها زندگی کنم. این رسم زندگیست ، سرنوشت با من و تو یار نیست . هیچکس هوای ما را ندارد ، زندگی با ما نمیسازد، تنها من هستم و تو هستی ، دو قلب عاشق ولی تنها و شکسته . قلب تو را نمی دانم ، اما قلب من میخواهد تا ابد به عشق تو تنها بماند، خیلی سخت است با او که دوستش داری نتوانی زندگی کنی و بدانی که هیچگاه به او نخواهی رسید، خیلی سخت است نتوانی دستانش را بگیری و او را در آغوش بفشاری، تنها میتوانم به تو بگویم خیلی دوسـتت دارم و تا ابد عـاشقت می مانم عـزیزم، خیلی سخت است برای رسیدن به او که خیلی دوستش داری انتظار بکشی و آخر سر سهم این انتظار شیرین یک پایان تلخ باشد، پایانی که آغاز حسرت عشق من است . تا کی باید در حسرت رسیدن به تو بنشینم، تا کی باید لحظه ها را بشمارم تا قشنگترین لحظه ام با تو فرا رسد، شـاید تا فردا یا شـاید تا…شـاید هـم تا آخـر دنیا...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:,ساعتتوسط روشنک | |